English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3066 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lock U همسان کردن ساعت درونی با سیگنال دریافتی
locks U همسان کردن ساعت درونی با سیگنال دریافتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
edges U سیگنال ساعت و نه خود سطح همسان میشود
edge U سیگنال ساعت و نه خود سطح همسان میشود
cpu U ساعت درونی پردازنده که سیگنال با قاعده را ایجاد میکند که برای کنترل عملیات و ارسال داده در پردازنده است
asynchronous U ارسال داده با استفاده از سیگنال hadshaking به جای سیگنال ساعت برای یکنواخت کردن باسهای داده
received line signal detect U کشف سیگنال خط دریافتی
picture U و یا تغییر شدت آن طبق سیگنال دریافتی
pictures U و یا تغییر شدت آن طبق سیگنال دریافتی
pictured U و یا تغییر شدت آن طبق سیگنال دریافتی
picturing U و یا تغییر شدت آن طبق سیگنال دریافتی
echoes U برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
echo U برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
echoing U برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
echoed U برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
synchronous U ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است
laser U هر روش تابش نور کوهرنت یا همسان توسط انرژی ذخیره شده در سیستم مولکولی یااتمی هنگام تحریک با سیگنال ورودی
lasers U هر روش تابش نور کوهرنت یا همسان توسط انرژی ذخیره شده در سیستم مولکولی یااتمی هنگام تحریک با سیگنال ورودی
transmission U وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmissions U وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
parity U سیگنال وقفه از تابع بررسی خطا که بیان میکند داده دریافتی در برسی پریتی پذیرفته نشده و آسیب دیده است
edge U طرف یک شی مسط ح یا سیگنال یا باس ساعت
edges U طرف یک شی مسط ح یا سیگنال یا باس ساعت
clock U سیگنال هایی که هم سان با باس ساعت هستند
external U ساعت یا سیگنال یکسان کننده در خارج یک وسیله
clocks U سیگنال هایی که هم سان با باس ساعت هستند
externals U ساعت یا سیگنال یکسان کننده در خارج یک وسیله
scans U فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scan U فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scanned U فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
clocks U سیگنال ساعت که تمام اعضای سیستم را همگام میکند
time U سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را همان میکند
times U سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را همان میکند
main U سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را سنکرون میکند
clock U سیگنال ساعت که تمام اعضای سیستم را همگام میکند
timed U سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را همان میکند
synchronous U سیستمی که در آن تمام وسایل با سیگنال ساعت اصلی همان هستند
superheterodyne U گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
regenerator U وسیلهای که در ارتباطات استفاده میشود و سیگنال دریافتی را مرتب میکند و ارسال میکند. و برای گشترش محدوده شبکه به کار می روند
internal furnace U کوره درونی بوته درونی اشتعال درونی
synchronous U حالت سیستمم که عملیات و رویدادها با سیگنال ساعت همان شده است
time U روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
times U روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
timed U روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
tdm U روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
unclocked U مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
repeater U وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
composite video U سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند
homologize U همسان شدن یا کردن
dynamically U نیروی فعاله درونی فعالیت درونی
dynamic U نیروی فعاله درونی فعالیت درونی
sundials U ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
sundial U ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
crystals U قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystal U قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
DSR U سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد
modem U وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
internalising U درونی کردن
internalizes U درونی کردن
internalized U درونی کردن
internalises U درونی کردن
internalize U درونی کردن
internalised U درونی کردن
internalizing U درونی کردن
summation check U بررسی تشخیص خطا با جمع کردن حروف دریافتی و مقایسه با کل آن
internalization U درونی یا باطنی کردن
internal sort U مرتب کردن درونی
Look at the watch. U نگاه کنید به ساعت [مچی] ببینید ساعت چند است.
By my watch it's five to nine. U طبق ساعت [مچی] من ساعت پنج دقیقه به نه است.
zone time U وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
My curfew is at 11. U من ساعت ۱۱ باید خانه باشم. [چونکه پدر و مادر اجازه نمی دهند از آن ساعت به بعد]
asynchronous U 1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
to protect home industry U صنایع درونی را حفظ وتشویق کردن
modulator U مدار الکترونیکی که سیگنال را طبق سیگنال اعمال شده تغییر میدهد
auctioneering device U وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند
ADPCM U استاندارد CCITT برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتالی
degradation U کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی
DCD U سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه سیگنال دریافت شده است
spindles U دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
He arrives at 4 O'clock instead of 3 O'clock. U او [مرد] عوض ساعت ۳ ساعت ۴ می آید.
standard time U ساعت بین المللی ساعت استاندارد
spindle U دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
noises U سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی
noise U سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی
adaptive channel allocation U استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است
sample size U بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود
coincidence circuit U یک مدارالکترونیکی که تنهادرصورت دریافت سیگنال درهمه ورودیها بصورت همزمان یا بسیار نزدیک بهم دارای سیگنال خروجی خواهدبود
quadruplex U چهار سیگنال ترکیب شده در یک سیگنال
carriers U سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
carrier U سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
standard U همسان
uniforms U همسان
isotope U همسان
homologous U همسان
akin <adj.> U همسان
isotopes U همسان
standards U همسان
coherent U همسان
uniform U همسان
alike <adj.> U همسان
like <adj.> U همسان
consistent U همسان
similar <adj.> U همسان
related <adj.> U همسان
identified U همسان ساختن
homological U همسان همانند
identifying U همسان ساختن
sister ship U کشتی همسان
homeopathy U همسان درمانی
identifies U همسان ساختن
similar U همسان همانند
homoeopathy [British] U همسان درمانی
identify U همسان ساختن
sensitivity U کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
sensitivities U کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
homographs U واژههای همسان نوشت
metamers U رنگهای همسان نما
countdowns U میزان کردن ساعت
set the clock U ساعت را تنظیم کردن
countdown U میزان کردن ساعت
To set ones watch . U ساعت خودرا میزان کردن
to watch the clock U [با بیحوصلگی] دائما به ساعت نگاه کردن
to impose a curfew U خاموشی در ساعت معین شب بر قرار کردن
clockwise U مطابق گردش عقربه ساعت در جهت عقربه ساعت
fm U فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
bras U سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
bra U سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
o'clock U ساعت از روی ساعت
receives U دریافتی
receipt U دریافتی
perceptual U دریافتی
bank acceptance U دریافتی
receive U دریافتی
receipts U دریافتی
erase U پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
erased U پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
erasing U پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
erases U پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
absorbed doze U دوز دریافتی
signal voltage U ولتاژ دریافتی
input level U سطح دریافتی
receive only U فقط دریافتی
received power U توان دریافتی
take-home pay U خالص دریافتی
goods receiving U کالاهای دریافتی
goods inwards U کالاهای دریافتی
goods intake U کالاهای دریافتی
disposable income U درامد دریافتی
codec U وسیلهای که سیگنال ارسال شده را کد گذاری میکند یا سیگنال دریافت شده را از کد خارج میکند
mail U نامههای ارسالی یا دریافتی
trafficking U داده پیام دریافتی
incoming U پیام دریافتی در کامپیوتر
traffics U داده پیام دریافتی
receptive aphasia U زبان پریشی دریافتی
dose rate U میزان دوز دریافتی
mails U نامههای ارسالی یا دریافتی
trafficked U داده پیام دریافتی
traffic U داده پیام دریافتی
wireless network U شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
incoming U حجم داده یا پیام دریافتی
unemployment benefit U کمک دریافتی در دوران بیکاری
chronic dose U دز دریافتی تا 42ساعت بعد از انفجاراتمی
account U صورت مبالغ دریافتی و پرداختی
answer U سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
answered U سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
answering U سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
answers U سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
selects U خط تجزا روی یک قطعه که در صورت وجود سیگنال مانع از کار کردن آن میشود.
WAVE file U روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .
WAV file U روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .
select U خط تجزا روی یک قطعه که در صورت وجود سیگنال مانع از کار کردن آن میشود.
selected U خط تجزا روی یک قطعه که در صورت وجود سیگنال مانع از کار کردن آن میشود.
acute dose U دز دریافتی حاد و غیر قابل علاج
rad U یک واحد از دوز تشعشعی دریافتی اتمی
asynchronous U مداری که به کامپیوتر اجازه میدهد که دادههای سریال را به کمک دستیابی غیر همسان دریافت و ارسال کند
clocks U مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
clock U مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
warbles U وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
tolerance dose U دوز دریافتی قابل استقامت ازتشعشعات اتمی
warbling U وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warbled U وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warble U وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
active homing guidance U هدایت خودکار با استفاده ازامواج ارسالی یا دریافتی
redundancies U بررسی بلاکهای دریافتی داده برای تشخیص خطا
emptiest U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
empties U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptier U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptied U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
empty U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
attenuation U اختلاف بین توان ارسالی و دریافتی بر حسب دسی بل
redundancy U بررسی بلاکهای دریافتی داده برای تشخیص خطا
vrc U بررسی پرینتی در هر حرف از بلاک دریافتی برای تشخیص خطا
microsoft U فکس و پیام های شبکه دریافتی و ارسالی به PL را مرتب میکند
substitution U لیست حروف یا کدها که به جای کد دریافتی باید درج شود
indoor U درونی
subjective U درونی
interior U درونی
in- U :درونی
internal U درونی
innermost U درونی
interiors U درونی
in- U درونی
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1meaning of taking law
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com